بدون عنوان
این روزا حدیث همش به فکر عروس شدنه هر جی بهش میگم مامان جون باید بزرگ شی تا عروس شی به خرجش نمیره و میگه :من بزرگ شدم ببین میرم مهد کودک. البته خودم فکر میکنم همه اینها بخاطر دیدن فیلم دونگ یی با اون دامنهای بلندشونه چون جدیدا تا چیزی ازش میخوام تعظیم میکنه و میگه :(اطاعت بانوی من). خدا خودش آخر عاقبتمون رو با این دختر به خیر بگذرونه. ...
نویسنده :
مامان
9:10